هر كسي در هر عرصه اي كه به فعاليت مي پردازد بايد داراي شرايطي باشد تا بتوان به ارزشيابي از كارهايش پرداخت خلاقيت مي تواند يكي از مهم ترين اصول توانمندي و موفقيت در عرصه فعاليت هاي اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و هنري به شمار آيد كسي كه از ذوق و استعداد در طراحي و برنامه ريزي و علاقه و تعلق در گرايش به كار و توان و قدرت انجام آنچه به آن انديشيده است را دارا باشد فردي خلاق محسوب مي شود مسلماً نتيجه خلاقيت نوآوري است بعبارت ديگر احساس تازگي و تكامل در آنچه كه مي بينيم . مردم و جامعه نيز هميشه از افراد خلاق بخاطر انديشه و ابتكارشان استقبال مي كنند اما اين سئوال مطرح مي شود كه آيا هر خلاقيتي ارزشمند است ؟ آيا هر فعاليتي ستودني است ؟ پاسخ به اين سئوالات را در عرصه هنر به بحث مي نشينيم . اصولا هنرمندان به دليل ظرافت و زيبايي كه در كارشان وجود دارد مورد توجه بوده اند چه آثار بسيار ارزشمندي كه در رشته هاي مختلف هنري خلق شده و تأثير بسزايي در جامعه داشته است و چه هنرمندان زيادي كه زبانزد خاص و عام بوده اند آيا هيچ انديشيده ايد چرا عده اي از هنرمندان در عين خلاقيت و زيبايي كار محجور و حتي مطرود شده اند ؟ اگر به دقت به بررسي و تحليل در اين باره بپردازيم و نگاهي عميق در اين زمينه داشته باشيم به راحتي پي مي بريم كه علت اين ناكامي هاي بزرگ چيست در هر جامعه اي جداي از برخي مسائل ، اخلاق انساني گوهر وجودي هر شخصي است در تعريف اخلاق هم كاملا مشهود است كه گسترده اي عظيم از سجايايي است كه به دست آوردن و دارا شدن آن سرمايه ارزشمندي بوده و عمل نمودن به آن خود سرمايه اي بزرگ در زندگي مي باشد . فاصله گرفتن از فضائل اخلاقي يا بي توجه بودن به آن در مدت كوتاهي موجبات سقوط آدمي را فراهم مي آورد بسياري از هنرمندان در سراسر جهان بخاطر همين مسأله دچار سرخوردگي شده اند كه تاريخ نيز به آن اشاره دارد .در جامعه ايراني كه مردم دين را در عمق جانشان دارند و اخلاق اجتماعي را سرلوحه كار خود مي دانند هميشه در اين امور به نقد و نظر مي پردازند چرا كه اعتقاد دارند هر خلاقيتي از سوي هر كسي كه فضائل اخلاقي در او يافت نمي شود به هيچ نمي ارزد . اولين حسن خلقي كه در هر هنرمندي بايد سراغ گرفت تواضع و فروتني است تواضع و فروتني در كار هنري مي تواند سرآمد بسياري ديگري از امور باشد هنرمندي كه به اين باور رسيده با مردم زندگي مي كند و براي مردم دارد هنرنمايي مي نمايد ديگر احساسي در او رخ نخواهد داد تا فخر فروشي نموده و در دايره تكبر و غرور گرفتار آيد زماني هنري با ارزش مي شود كه خالق اثر به آنهايي كه به اثرش ارج نهاده اند باور داشته باشد و خود را يكي از آنان بداند هنگامي كه تارهاي عنكبوتي كبر و غرور و فخر فروشي در فكر هنرمندي تنيده شود تواضع و فروتني از آنجا رخت خواهد بست و گوهري ناب ناپديد خواهد شد و بدست آوردن دوباره اين سرمايه بزرگ كاري بس سخت و دشوار مي شود كه مدتها در حسرت آن بايد نشست اخلاق در امور هنري را مي توان يكي از مشكل ترين مسائلي دانست كه هنرمند با آن روبروست چون گاهي اوقات اموري چون : شهرت ، پول ، خودبيني و ... موانع بزرگي در اين مسير به شمار مي آيند كه تنها قدرت اراده و نفس سالم هنرمند است كه مي تواند بر آن غالب شود انشاءالله هنرمندان عزيز و با اخلاق جامعه ما در راه رسالت مقدسي كه بر دوش دارند پيروز و سربلند باشند چرا كه از قديم گفته اند : « هرگز نخورد آب زميني كه بلند است . »